کاش میشد دوباره بیتعارف حرف بزنیم. بیایی و بنشینی پشت پیانو، روبهروی این پنج خط موازی نت. پاهات را جمع کنی زیر چهارپایه و تکیهشان را مثل همیشه بیندازی روی پنجهها. من بگویم سمفونی نه، مانتو سفید و روسری سبزت را به بهانهای از روی مبل بردارم، تو شروع کنی، باوقار. و من همانطور که روی ناز شست شستیهای سفید توی دلم میخوانم، عطر یاس مانتو سفیدت را با ولع فرو بدهم که ای انسانها باشید با هم در زندگی مهربان.