این کتاب قسمت دوم داستان سرزمین سایههای دلتورا است. لیف، باردا و جاسمین فهمیدهاند که سرزمین سایهها در روزگاران کهن، سرزمین جادویی پیرا بوده است؛ کشوری زیبا که به کمک فلوت افسانهای پیران محافظت میشده. در اثر جنگ سه قبیله پیرا، یعنی قبایل پلوم، آرون و کراس، فلوت جادویی سه تکه میشود و اثر جادویی خود را از دست میدهد در نتیجه ارباب سایهها به سرزمین پیرا حمله میکند. هر سه قبیله مجبور به فرار میشوند و هرکدام به جزیره مجزایی در دریایی زیر سرزمین دلتورا میروند و همگی مطمئن هستند که تنها راه نجات اسیران دلتورا از دست ارباب سایهها، فلوت جادویی پیران است. آنها اولین تکه فلوت را در جزیره پلومها پیدا میکنند و اکنون از طریق دریای زیرزمینی در جست و جوی جزیره آرونها هستند. ادامة ماجرا را در داستان جزیرة توهم میخوانید.