هیچ چیز نمیتواند جلو تصمیم ویلی کوچولو را بگیرد. او میخواهد هرجور که شده مزرعه خودشان را از دست مامور مالیات نجات دهد. این تنها راهی است که میتواند پدربزرگ بیمار را به زندگی برگرداند. این پسر ده ساله، سگش تابان را به گاوآهن میبندد و با کمک او تمام محصول سیبزمینی مزرعه را درو میکند. روباه سنگی، سرخپوست قوی هیکلی که با پنج سگ زیبایش همیشه برنده مسابقات سورتمهرانی بوده است، به همان اندازه ویلی کوچولو مصمم است برای بردن جایزه نقدی. ویلی کوچولو برای رسیدن به این امید بیباکانه تلاش میکند. روباه سنگی یک داستان زیبا و باشکوه، و بدون شک یکی از مهیجترین داستانهای این برهه است.