۳۲ رمان
Italo Calvino was born in Cuba and grew up in Italy. He was a journalist and writer of short stories and novels. His best known works include the Our Ancestors trilogy (1952-1959), the Cosmicomics collection of short stories (1965), and the novels Invisible Cities (1972) and If On a Winter's Night a Traveler (1979).
His style is not easily classified; much of his writing has an air of the fantastic reminiscent of fairy tales (Our Ancestors, Cosmicomics), although sometimes ...
مورچه آرژانتینی
با صدای: آرمان سلطانزاده
سه داستان مورچه آرژانتینی، به نوعی بازتابنده نگاه نیچهای کالوینو به مناسبات انسانی و نفرت او از میانمایگی است. او با این داستانها، انفعال، رفتار واکنشی و عدم خلاقیت افعال برآمده از افعال بردگان را نشان میدهد. البته کالوینو با اختیار کردن راوی خویش از میان همین بردگان، طنز و سرخوشی خاصی به داستان میبخشد. این داستانها ...
مورچه آرژانتینی
سه داستان مورچهی آرژانتینی، مهدود و ناظر، به نوعی بازتابندهی نگاه نیچهای کالوینو به مناسبات انسانی و نفرت او از میانمایگی است. او با این داستانها، انفعال، رفتار واکنشی و عدم خلاقیت افعال برآمده از افعال بردگان را نشان میدهد. البته کالوینو با اختیار کردن راوی خویش از میان همین بردگان، طنز و سرخوشی خاصی به داستان میبخشد. این داستانها ...
شاه گوش میکند
فوران فریادها و شعلهها شهر را در بر گرفته است. شب منفجر شده است، زیرورو شده است. تاریکی و سکوت در هم تندیدهاند و اضداد خود، آتش و فریاد را بیرون میریزند. شهر مثل کاغذی مشتعل، مچاله میشود.فرار کن! بدون تاج، بدون گرز مرصع، کسی نمیفهمد که تو شاهی.
شبی تاریکتر از شب آتشسوزی نیست. و آنکه در میان جمعیت فریادگران ...
سوداگری در ساخت و ساز
نثر کالوینو طبیعی، روان، زیبا و عاری از تصنع و عناصری است که مطالعه شده به نظر میآیند اما در پس این طبیعی بودن، یک نظم استوار و اصول زیباییشناختی روشن و واضحی وجود دارند. کالوینو نه فیلسوف است و نه نظریهپرداز. او نویسندهای است هوشیار و دور از توهمات که هرگز بدبین و ناامید نیست.
ویکنت دونیم شده
کاش میشد هر چیز کاملی را به این شکلی دو نیم کرد. کاش هر کسی میتوانست از این قلب تنگ و بیهودهاش بیرون بیاید. وقتی کامل بودم، همه چیز برایم طبیعی، درهم و برهم و احمقانه بود. مثل هوا، گمان میکردم همه چیز را میبینم، ولی جز پوسته سطحی آن، چیزی را نمیدیدم. اگر روزی نیمی از خودت شدی، که ...