از درون جنگل انبوهی از درختان صنوبر و راش به راه افتاد و دقت کرد پوست خام را پشت سرش نگه دارد تا بوی قوی و خوبی را از خود به جای گذارد. با وحشت از نزدیکترین درخت بالا رفت، یک صنوبر باریک و بلند، و تازه موفق شده بود پوست خام را گلوله کند و تا حد امکان به دوردست پرت کند که یک سگ قرمز بزرگ از درون بوتهها بیرون پرید.