میراث تاجماه
این کتاب یک رمان است. زنی فوت میکند اما پزشک اجازه دفن او را صادر نمیکند و ادعا میکند که او را کشتهاند. میراث تاجماه حکایتی واحد است که هر گوشة آن از زبان یکی از شخصیتهای داستان، از زاویة دید او و از بعدی که در ماجرا دخالت داشته است، روایت میشود و مجموع گفتههایشان پرده از روی حقیقت ...
لغزش ساقی
او با گفتن هر یک از این جملات کوتاه و بلند یک دور بر گرد خویش میچرخید و بقیه هم، مانند جنزدگانی افسون شده بیاراده در فضای فراخ سالن پذیرایی همچون رقص اشباح جابهجا میشدند...