زن دیوانه روی پل لباسی سنتی بر تن دارد و مایل نیست این لباس را از خود دور کند. در اوج گرمای تابستان و به رغم تمسخر مردم شهر، او با حالتی مجنونوار روی پل میایستد. تا اینکه خانم دکتر جوانی که مسحور زیبایی لباس زن دیوانه شده است، نقشه میکشد که این لباس را از زن بگیرد و پس از آن اتفاقات تراژیک بعدی روی میدهد.