رمان خارجی

10 بچه زنگی

(Ten little niggers)

ده نفر دعوت می‌شوند تا تعطیلات خود را در قصری افسانه‌ای در نیگر آیلند بگذرانند. هر یک از آنها رازی برای پنهان کردن دارند. آنان در بعداز‌ظهر باشکوه روزی تابستانی به وعده‌گاه می‌رسند... اما بزودی سلسله حوادثی پیش‌بینی‌نشده رخ می دهد و همگان را در اضطرابی نفس‌گیر فرو می‌برد...

هرمس
9789646641730
۱۳۸۹
۲۴۶ صفحه
۳۶۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
جنایت‌های میهن‌پرستانه
جنایت‌های میهن‌پرستانه بست و چهار ساعت بعد جپ به پوآرو زنگ زد و با لحن بسیار ناراحت‌کننده گفت: آن حرف‌ها را بینداز دوز! همه را! منظورت چیه، دوست عزیز؟ مورلی خودکشی کرده. ما دلیلش را پیدا کردیم. چی بود؟
جنایت در شب آتش‌بازی
جنایت در شب آتش‌بازی دوباره به آینه خردشده نگاه کرد، و بعد به جنازه. از روی سردرگمی، گرهی به ابروهایش انداخت و به سمت در رفت. در یکوری آویزان بود و قفلش از جا درآمده بود. همان‌طور که فکرش را می‌کرد، کلیدی روی در نبود، واگرنه نمی‌توانست از سوراخ کلید داخل اتاق را ببیند. کف اتاق هم اثری از کلید نبود. پوآرو به طرف ...
ملاقات با مرگ
ملاقات با مرگ خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
خانه وارونه
خانه وارونه خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل)
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل) آلیسا در حالی که به عروسک زل زده بود گفت: درست است که جان ندارد، اما به نظر می‌رسد جان دارد، این‌طور نیست؟ خانم گروز در حالی که با دستمال گردگیری دور اتاق می‌چرخید، گفت: این عروسک حالم را دگرگون می‌کند، به قدری حالم را بد می‌کند که اصلا دوست ندارم وارد اتاق پرو شوم.
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها