خانم چی میل دارید؟ نگاهی به میز انداخت. لطفا یک قهوه بدون شیر. مهماندار لیوان یکبار مصرف را از قهوه پر کرد و به دستش داد. زن به انگشتری که توی دستش بود، نگاهی انداخت. جرعهای از قهوه را خورد و لیوان را روی میز کوچکی که جلویش بود گذاشت. کیف حصیری را باز کرد. آلبوم کوچک را از آن بیرون آورد. چند گل سفید روی جلد سبز آلبوم دیده میشد. آن را باز کرد.