یک صبح زیبا فیلبرت در پنهای آسمان آبی قطب جنوب، اوج گرفت و بالا رفت. او عجله داشت و تا حدی که بالهایش یاری میکردند، با سرعت پرواز میکرد. او متوجه نشد که یک مرغ دریایی بزرگ پشت سر او پرواز میکند.