آناهیتا در می یابد که پدرش می خواهد او را به همسری رئیس قبیله درآورد. او باید با رئیس قبیله ازدواج کند، مردی که به نظرش نفرتانگیز است. آناهیتا تصمیم میگیرد سرنوشت خود را تغییر دهد. او مسابقهای ترتیب میدهد و از خواستگارانش میخواهد راز معمایی را که او در قالی جهیزیهاش میبافد، پیدا کنند. این کار او با عکسالعملهای مختلف اطرافیانش مواجه میشود و توجه مردان متفاتی را جلب میکند، از جمله یک فرد سیاسی، معلم مدرسه، چوپان و شاهزاده. این داستان با ارائه جنبههایی از تاریخ، احساسات عاشقانه، ادبیات و رمز و راز، قطعا برای خوانندگان بیشماری جذاب خواهد بود.