در خانه را جوان شاد و شنگولی باز میکند. از زیر سایهبان طاقی شکل میگذرم و از سه پله پایین میروم. حیاط آبپاشی شده و شمعدانیهای چسبیده به دیوار سیمانی تر و تازهاند.
ماه مهر را به خاطر بسپار
روایت زندگی خانوادههای توتونچی و مظلومی در سالهای میانی دهه پنجاه شمسی است. پسران این دو خانواده (میرآقا و روزبه) چشم دیدن یکدیگر را ندارند اما روزبه به خواستگاری ناهید، خواهر میرآقا، میرود و به انبار باروت کبریت میکشد. میرآقا هم دلبسته دختری به نام ژیلا شده است؛ ولی ژیلا سودای دیگری در سر دارد... ژیلا مدهوش عکس آهوان شده ...
شیر علم
غلام یاد شعری افتاده، در این اوضاع نابهسامان و بغرنج هم دست از شعر و شاعری برنمیداری، این شعر مولانا وصف حاله و گفته شده تیمورتاش در مجلس پادشاه فقید آن رو زمزمه کرده.
اسدالله در هر شرایط و موقعیتی به تیمورتاش بختبرگشته حسادت میکنی. ارباب اذن میفرماین شعر رو بخوانم؟
بخوانید و بعدش به فکر چاره باشید.
ماه همه شیران ولی شیر ...