این کتاب، رمانی از زندگی ملانصرالدین به روایت احمد عربلوست که کاری بجز طنزنویسی از دستش برنمیآید. عربلو در واقع از سر بیکاری، رمانی از «لئونید سالاویف»، نویسنده روسی را برداشته و دل و رودهاش را بیرون کشیده و تکهتکهاش کرده است. بعد، ایرادهای فرهنگی و فنی کتاب را مثلا برطرف کرده و آخر کار هم نثر پردستانداز و روسی شکل نویسنده را با سلیقه ناجور خودش صاف و صوف کرده و خلاصه آشی پخته که فقط به درد خودش، خوانندههایش، ملانصرالدین و دیگران میخورد!