درست لحضهای که فکر میکردم الان زیردست و پای مردم له میشوم ناگهان یک نفر ازت پشت سر کمرم را گرفت و مرا به عقب کشید. در حالی که از نفس افتاده بودم فریاد زدم : نه! سعی میکردمم در برابر او مقاومت کنم اما خیلی ضعیف و ناتوان بودم: خواهش میکنم... نه...