جوانی در عنفوان شباب به قصد تحری حقیقت به راه میافتد، ولی در هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوته فکری چیزی نمیبیند. در همه جا کشیشان و روحانیان زیان کسان را از پی سود خویش میجویند و دین و آیین را پیش میکشند. و مردم به بهانههای واهی نقشهها بر میانگیزند و خون یکدیگر را میریزند، در این قصه توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یکنفر نشده است بقسمی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده و از این حیث این سفرنامه با هیچ تاریخ مدونی قابل تطبیق نیست، ولی منظور اصلی که نشان دادن عبث بودن مباحثات و اختلافات ملل و نحل است به خوبی برآورده شده است.