رمان خارجی

مادر فلفلی من

(Mama tandoori)

همه چیز از دو چمدان شروع شد. مادرم با دو چمدان پر از گوشواره، گردنبند و دستبندهای مختلف به هلند آمد. اتاقی در خوابگاه پرستاران گرفت و به عنوان پرستار شروع به کار کرد. چمدان‌هایش را زیر تختخوابش قایم کرده بود. از نظر هندی‌ها، بهترین محل برای قایم کردن وسایل قیمتی و با ارزش، زیر تختخواب است. یک بار مادرم به من گفت: «دزدها هیچ وقت زیر تختخواب را نگاه نمی‌کنند.» و پدرم به دنبالش در گوشم زمزمه کرد: «چون در هندوستان کسی تختخواب ندارد.»

درسا
9789648759730
۱۳۹۱
۲۲۴ صفحه
۴۵۰ مشاهده
۰ نقل قول