اینی، روزی که زیتا ترکش میکند، تصمیم میگیرد خودش را بکشد، چرا که در ستون طالعبینی روزنامه، که خودش آن را مینویسد، آمده: شیر متولد تیرماه، همسرت تو را ترک میکند و تو خودکشی میکنی! اینی که به گزکردن خیابانهای آمستردام، پیگیری اخبار بورس، تامل درباره عشق و هنر و نوشتن طالعبینی دلخوش بوده، پس از خودکشی و در زندگی بازیافتهاش به دو تن از اقومش بر میخورد، آرنولد تادس که حتی دقیقههای زندگیاش را هم اندازه میگیرد و پسر مطرودش فیلیپ، که برای گریز از بیهودگی و بیمعنایی زندگیاش به آیین و اندیشه چای ژاپنی پناه برده است...