در یک روز گرم تابستان پدری جوان نشست تا نامهای به پسر کوچکش بنویسد. او دور از پسرش زندگی میکرد و خیال داشت داستانی درباره حیوانات برای پسرش بنویسد تا او قبل از خواب آن را بخواند. پسر کوچولو از داستان خیلی خوشش آمد و از پدرش خواست تا باز هم برایش داستانهای دیگری بنویسد. مجموعه ماجراهای جنگل سبز تعدادی از این داستانهاست.