رمان ایرانی

و باز هم لیلی

ساعتی بعد لیلی چنان در افکار خود غرق شده و آن دورها سفر کرده بود که متوجه امیر که کنار در اتاقش به تمایش ایستاده و عاشقانه نگاهش می‌کرد نبود. باز هم به یاد بی عاطفه‌گی پدرش افتاده بود و باز هم به یاد مظلومیت مادرش. دقایقی بعد وقتی صندلیش را چرخاند و نگاهش را از آسمان آبی پشت پنجره اتاقش گرفت، تازه متوجه امیر شد...

9789642746248
۱۳۸۹
۴۰۰ صفحه
۹۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های میترا شفقتیان
ترنم عاشقانه
ترنم عاشقانه آن هم حال و هوایی که از نظر خودش زیبا بود و مزه شیرینی داشت. حال و هوایی که فقط خودش می‌دانست چگونه و چه احوالیست؟ در آن لحظه با وجود چنین احوالی دلش می‌خواست بدون هیچ توقعی وارد اتاقش شود، سازش را بردارد و زیباترین نواها را از آن بیرون دهد و ترنم را هم در حس و حالش شریک ...
مشاهده تمام رمان های میترا شفقتیان
مجموعه‌ها