رمان ایرانی

دنیایی که هرگز نداشتم

ما اگر پذیرایی کوچک‌مان را کتاب‌خانه کرده‌ایم، اگر از نسل دایناسورهایی هستیم که به جای انگشتر و ساعت جواهرنشان به یکدیگر کتاب هدیه می‌دهند، اما جمعه‌ها، اگر سور و ساتش فراهم باشد، دیزی بار می‌گذاریم و سفره را وسط آشپزخانه می‌اندازیم. یک کاسه سیرترشی، تنگ دوغ و پیاز که البته دیگر آن را انتظار نداشته باش که با مشت تکه‌پاره‌اش کرده باشیم...

9786001195341
۱۳۹۱
۱۱۲ صفحه
۳۱۴ مشاهده
۰ نقل قول