چارلی سنت کلارد در یک دهکده کوچک، در نیوانگلند، زندگی میکند. او در تصادفی که در آن، سم، برادر کوچکترش، جان خود را از دست میدهد، معجزهوار زنده میماند و مسیر زندگیاش عوض میشود. از آن پس او می تواند روح سم را ببیند، و با او ارتباط داشته باشد. پس چارلی، برای نزدیک بودن به برادرش در همان قبرستان قدیمی مشغول کار میشود. از طرف دیگر تس کارول، دختری محبوب و دوستداشتنی، که تصمیم دارد با قایقش و تنهایی دور دنیا را سفر کند، وارد این دنیای سحرآمیز میشود و سر راه چارلی قرار میگیرد.