فضایی شاد در مدرسه حکمفرماست. اما این چه مفهومی برای گرگ هفلی دارد؟ روز جشن در مدرسه راهنمایی گرگ هفلی، زندگی او را وارونه کرده است. وقتی گرگ تلاش میکند همراهی برای رفتن به جشن پیدا کند، دائم نگران این است که در سرمای آن شب بزرگ، تنها بماند. بهترین دوست او، رالی، کسی را سراغ ندارد و او هم تنهاست. اما دستکم میتواند کمی به او دلداری بدهد. در پی اتفاقی غیرقابل پیشبینی، گرگ همراهی برای رفتن به جشن مدرسه پیدا میکند و رالی تک میماند؛ اما با اتفاقهایی که آن شب و در انتهای مهمانی میافتد، حتی نمیتوانی حدس بزنی که شانس به کدامیک از آنها رو میکند...