رمان خارجی

ماجراهای تامی و توپنس

(Tommy and tuppence)

... اما وقتی در حال عبور از زمین شماره هفتم بودند به نظر می‌رسد مرد یکدفعه دیوانه می‌شود و اسلحه شش لولی از جیبش درمی‌آورد، آن را در هوا می‌چرخاند و می‌گوید:«دیگر جانم به لبم رسیده و هر چیزی بالاخره روزی به پایان می‌رسد! من داغان هستم و می‌خواهم خودکشی کنم. تو هم باید با من بمیری. او بارانی دوریس ایوانس را می‌گیرد و دوریس دیوانه‌وار سعی می‌کند خودش را از چنگال مرد خلاص کند و...

ویدا
9786002910189
۱۳۹۲
۲۸۰ صفحه
۹۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
مرگ نقطه پایان
مرگ نقطه پایان
تحقیقات پوآرو
تحقیقات پوآرو جلو پنجره آپارتمان پوآرو ایستاده بودم و از بیکاری داشتم بیرون خیابان را نگاه می‌کردم. ناگهان آرام و بی‌اختیار گفتم: عجیب است. چی دوست من؟ پوآرو با خونسردی و در حالی که بی‌حرکت در اعماق مبل راحتی‌اش فرو رفته بود، این را پرسید: از این اطلاعاتی که بهت می‌دهم نتیجه‌گیری کن، پوآرو! زن جوانی اینجاست. با لباس‌های گران قیمیت... کلاه مد روز ...
ماجراهای هرکول پوآرو (ماجرای ستاره غرب)
ماجراهای هرکول پوآرو (ماجرای ستاره غرب) ناگهان بدون هیچ هشداری چراغ‌ها چشمک زد و خاموش شد. در تاریکی سه صدای ضربه بلند آمد. من صدای ناله خانم مالتراورز را شنیدم و بعد مردی را دیدم که کنار نرده‌های پله ما را نگاه می‌کرد و با نوری ضعیف که سوسو می‌زد، ایستاده بود. روی لب‌هایش خون بود و با دست راستش اشاره می‌کرد. ناگهان نوری درخشان از ...
قتل در تعطیلات
قتل در تعطیلات دوازده... چهارده... پانزده سال گذشته بود. کار درستی کرده بود. قضاوتش کاملا درست بود. بشدت عاشق ورونیکا بود،‌ ولی می‌دانست که به جایی نمی‌رسد. ورونیکا قورتش می‌داد. همه جسم و روحش را می‌بلعید. ورونیکا خودخواه‌ترین آدم روی زمین بود و اصلا هم از این خودخواهی خجالت نمی‌کشید.
جسدی در کتاب‌خانه
جسدی در کتاب‌خانه دختره آخرین بار بیست دقیقه به یازده دیده شده است و طبق شواهد پزشکی قبل از نیمه شب فوت کرده است. گوسینگتون از اینجا حدود سی کیلومتر فاصله دارد. اتومبیلی که موتور قوی داشته باشد، نیم ساعته می تواند این فاصله را طی کند. ولی چرا یک نفر او را اینجا بکشد و جنازه‌اش را ببرد گوسینگتون یا این همه ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها