سالها بعد، وقتی دورا در بیمارستانی در شرق لندن در بستر مرگ بود، گفت:"مرگ فرانتس تجربه مرگ خودم بود." وقتی روح از تن کافکا جدا شد، روح دورا نیز از کالبدش بیرون رفت. دیگر وجود نداشت. سپس ناگهان، با شوکی بسیار محنتبار، بار دیگر به کام واقعیت جهان بدون کافکا پرت شد. دورا دیامانت، آخرین محبوب کافکاست؛ زنی سرزنده و باهوش. نویسنده کتاب در پی جستجوهای بسیار زنی را به تصویر میکشد که باعث شد یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم در سال آخر عمرش بسیار خوشبخت باشد. این کتاب ضمن روایت زندگی دورا دیامانت، علاقمندان را با ناگفتههایی از زندگی، شخصیت و زمانه کافکا آشنا میکند.