هوای جانان بر آن است تا عشق را، نه چونان غریزهای صرف، بل خصلت والای انسانی با همه فراز و فرودها، غمها، ناکامیها، شادیها و کامرواییهای آن به نظر نازکبین خواننده فرهیخه برساند. همانگونه که عطار از سیر و سلوک در هفت شهر عشق میگفت، این احساس پاک انسانی محالی است گسترده برای بروز و بالندگی همه ویژگیهای والای انسان نیکفطرت، زیرا عشق زمینی، یعنی خواستن انسانی انسان دیگر را، به عنوان حس برتر دارای مراتب متعددی است که هر شخص باید آن را یک به یک بپیماید. پله اول این نردبام متعالی، عشق به خالق، یا به نوعی عشق به تمامی خصایل نیک است و پله دوم، عشق به میهن زیرا بر این باورم که بیعشق به میهن نتوان عاشق معبود شد.