بالاخره من هم به داد رضا رسیدم. شاید هم او بود که به داد من رسید. کمکم، خودمان، دو نفری، بدون وجود مامان و بابا که اصلا نبودند، زندگی را از سر گرفتیم و تصمیم گرفتیم پرونده یک دوره از زندگیمان را ببنیدیم، البته به سختی. پرونده زمانی که تو بودی. حتی اگر در کنارمان نبودی.