داستان عشق، از همان ابتدا، در دنیایی سرشار از هزل و طنز و دروغ و خیانت و غرور و تباهی بزرگترها شکل میگیرد. اما دنیای عشق پاک سارا بانو و نیاز، جزیره کوچک و آرامی است در دریایی توفانی که هر دم بر موجهایش افزوده میشود. عاشق و معشوق، غافل از گذر زمان، ناگهان چشم باز میکنند و میبینند که بزرگ شدهاند و باید برای آینده خود تصمیم بگیرند. سارا بانو هنوز وفادارانه چشم به راه نیاز است، اما جامهای که خانواده، جامعه، سنتها و فرهنگها بر قامت نیاز دوخته، هر روز او را از سارا بانو دور و دورتر میکند. طوری که تا نیاز به سربازی برود و با نیت ادامه تحصیل زادگاهش را ترک کند، سارا را به اجبار به خانه شوهر فرستادهاند. از این پس...