رمان خارجی

بستنی با طعم توت فرنگی

(How i became a nun)

داستان بستنی با طعم توت‌فرنگی نخستین کتابی است که از سزار آیرا نویسنده مشهور آرژانتینی به زبان فارسی ترجمه شده است. این داستان به دلیل خلاقیت نویسنده در بازی با خیال و واقعیت و هم‌چنین مهارت مثال زدنی او در تصویرسازی‌های جذاب و تغییر سریع فضاهای عینی و ذهنی، مخاطبان را درگیر در ماجراهایی پر افت و خیز و هیجان‌آور می‌کند. با آن‌که داستان بستنی با طعم توت‌فرنگی را دختر بچه‌ای 6 ساله به نام سزار روایت می‌کند اما مخاطب آن بزرگ‌سالانند. داستان از این‌جا آغاز می‌شود که پدر سزار با او به یک بستنی‌فروشی می‌رود تا برای اولین بار برای او یک بستنی با طعم توت‌فرنگی بخرد. همین بستنی، ریشه بیش‌تر ماجراها و اتفاقاتی می‌شود که پس از آن برای این دختر پیش می‌آید.

قطره
9786001192562
۱۳۹۲
۱۱۰ صفحه
۶۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
سزار آیرا
صفحه نویسنده سزار آیرا
۴ رمان César Aira (born on February 23, 1949 in Coronel Pringles, Buenos Aires Province) is an Argentine writer and translator, considered by many as one of the leading exponents of Argentine contemporary literature, in spite of his limited public recognition.

He has published over fifty books of stories, novels and essays. Indeed, at least since 1993 a hallmark of his work is an almost frenetic level of writing and publication –two to four novella-length books each year.[1]

Aira has often spoken in interviews ...
دیگر رمان‌های سزار آیرا
کنگره ادبیات
کنگره ادبیات کنگره ادبیات از رمان‌های مهم سزار آیرا است که موضوع به ظاهر اصلی آن «ماجراهای تاگ‌سازی» مکمل موضوع به ظاهر فرعی (کنگره ادبیات) است و در کنار گریزهایی که راوی به گذشته و افکارش می‌زند، کمالی هوشمندانه از روایت، لایه‌بندی و تمثیل پدید می‌آورد و در ضمن آن موضوعات تامل‌برانگیز بسیاری طرح می‌کند.
حلبی‌آباد
حلبی‌آباد حیات از حیات تغذیه می‌کند و هیچ چاره‌ دیگری نیست. حیات کوره‌اش را به سوزاندن حیات روشن می‌سازد: آن هم نه حیاتِ عام بلکه حیات شخصی، حیات یکتا و تکرارنیافتنی هر فرد. وقتی هم هیچ چیز باقی نمانده باشد تا در شعله‌ها بیفکنندش، آتش خاموش می‌شود. با این همه... این سرنوشت یک تن از نوع بشر نیست. دیگران هم هستند، ...
وارامو
وارامو روزی در سال 1923، در شهر کولون (پاناما) کارمندی درجه سه کارش را به پایان رساند و از آن‌جایی که روز پرداخت حقوق بود کنار میز صندوق‌دار رفت تا حقوق ماهیانه‌اش را دریافت کند و بعد از وزارتخانه‌ای که در آن کار می‌کرد بیرون آمد. در فاصله‌ای بین آن لحظه و سپیده‌دم روز بعد، ده یا دوازده ساعت بعد، سرودن ...
مشاهده تمام رمان های سزار آیرا
مجموعه‌ها