رمان خارجی

مادر دوستت دارم

ماجرای تلاش پیگیر و خستگی ناپذیر مادری است که همراه دخترکش، که راوی این داستان پرماجراست- برای راه یافتن به تئاتر برادوی عازم نیویورک می‌شود. زن که به تازگی از شوهرش جدا شده است، همه کوشش خود را به کار می‌بندد تا با توسل به وسایل و شیوه‌های ممکن راه توفیق را بپیماید و دختر شیرین زبانش بزرگ‌ترین محرک و مشوق او در لحظه‌های ناکامی و دل‌افسردگی وی به شمار می‌رود. نویسنده به طرز لطیف و استادانه ای توانسته است دنیای پرمخافت کسب و کار در آن جامعه را از درون منشور سادگی و صفای راوی داستان در برابر خواننده به نمایش بگذارد.

منزوی
9786001212192
۱۳۹۰
۳۵۶ صفحه
۷۷۷ مشاهده
۰ نقل قول
ویلیام سارویان
صفحه نویسنده ویلیام سارویان
۸ رمان ویلیام سارویان یک نویسنده آمریکایی ارمنی‌تبار است که نمایشنامه‌ها و داستان‌های کوتاه نوشته‌است. موضوع اصلی نوشته‌های او درباره بزرگ شدن در فقر به عنوان پسر یک مهاجر ارمنی است. این داستان‌ها در زمان رکود بزرگ محبوبیت یافتند. سارویان در فرزنو کالیفرنیا بزرگ شد یعنی محله‌ای ارمنی‌نشین و صحنه و زمینه بسیاری از نوشته‌هایش هم همین محل است.
دیگر رمان‌های ویلیام سارویان
بی‌گناهان
بی‌گناهان من به تاریخ اعتلای بشر،به زیباترین پدیده تاریخ هستی می‌اندیشم این تاریخ من و مردم من است،این تاریخ دم و بازدم‌ها آرزو و رویاهای اوست.گرچه به ظاهر در انتهای این تاریخ بدان وارد شده‌ام تاریخ ورود من نیز مکانی است که هنوز در صف پیشقدمان قرار دارد.
غارنشینان
غارنشینان ویلیام آرمناکی سارویان (?? اوت ???? - ?? مه ????) نویسنده آمریکایی ارمنی‌تبار است که رمان، نمایشنامه و داستان‌های کوتاه متعددی نوشته‌است. او در سال ???? جایزه پولیتزر در بخش درام را دریافت کرد و در سال ???? برنده جایزه اسکار بهترین داستان فیلم برای فیلمنامه اقتباسی از رمان «کمدی انسانی» شد. داستان‌های او در زمان رکود بزرگ محبوبیت یافتند. سارویان ...
مرد جوان بی‌باک روی تاب بندبازی و داستان‌های دیگر
مرد جوان بی‌باک روی تاب بندبازی و داستان‌های دیگر
اسم من آرام
اسم من آرام ویلیام سارویان با داستان‌هایی که درباره اهالی کالیفرنیا نوشت، مردمانی که در میان آن‌ها بزرگ شده بود، به شهرت رسید. اسم من آرام مجموعه‌ای شاد و بدیع از این داستان‌هاست که شخصیت اصلی آن‌ها، آرام گاروقلانیان، پسر بچه‌ای شیطون و باهوش است که، بسته به نظر خواننده، می‌توان او را با سارویان یکی انگاشت یا جدا از او فرض کرد. ...
عزیز دل (داستان کوتاه)
عزیز دل (داستان کوتاه) ماه‌های انتظار شادترین اوقات زندگی جو بود. همه خوبی‌های او رخ کرده بود، با این که در تمام مدت نگران بود. حتی در رینگ هم بهتر از همیشه ظاهر می‌شد. تمام مسابقات‌اش، به جز یکی، خوب از آب در آمد. آن یکی هم مسابقه با کوربت قهرمان مشت‌زنی بود، که مساوی شده بود، با امتیاز بسیار نزدیک، بعضی از مفسرین ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام سارویان
مجموعه‌ها