در این داستان "مریم" زنی است که پس از چهار سال از زندان آزاد میشود؛ او که دختری تحصیل کرده در فرنگ و از خانوادهای اصیل و سرشناس است در زندان با دختری به نام "نرگس" آشنا میشود. او پس از رهایی نزد خانوادهاش و مادرش "خانوم" باز میگردد که مادر چندی پس از آزادی او میمیرد. مریم در بیمارستان گفتهها و داستان زندگی مادرش را مرور میکند که شرح آن در داستان آمده است....