در هوایی چون یک غروب ابدی، عالیه کوچه به کوچه کاغذی در دست، دنبال نشانی میگردد. از رو کاغذ میخواند و با پیچ و خم کوچهها پیش میرود. گاهی برمیگردد و پشت سرش را نگاه میکند. کمی جلوتر وحشتزده میایستد. کوچه تا انتهای دنیا کشیده شده.
شبیه عطری در نسیم
انگار همین بغل است. یا اصلا دیروز بود. خب بگذار باشد. بیاید، برود، چرا جاخالی بدهی؟ این نامهها، آن عکسها، آن همه جوک، متلک، حرف قشنگ، فحش رکیک... یاد است دیگر. عمری که بگذرد و آلبومها که ورق بخورد و فیلمها و سیدیها که تو دور بیفتند، نامههای موجدار دستنویس یا پرینتهای تمیز لیزری که از سر خوانده شوند یادت ...
زنی با سنجاق مروارینشان
زنی با سنجاق مرواری سنجاقنشان سومین اثر داستانی رضیه انصاری است. او اولین رمانش را با نام شبیه عطری در نسیم سال 1389 منتشر کرد. کتابی که توانست جایزه بهترین رمان سال را از دوازدهمین دوره جایزه ادبی مهرگان ادب به دست آورد. تریو تهران، کار بعدی این نویسنده، سال 1392 منتشر شد. رمان حاضر در اولین سالهای قرن چهاردهم ...