زمانی که دودها مثل پرندگان مزاحمی از در و پنجره بیرون رفتند گربه کوچک را دیدم که روی مبل نشسته چیزی را به نیش گرفته بود پیش رفتم و از دیدن آنچه در دهانش بود از ته دل نعره زدم گیره سر زنم بود...
8 آتش و بردیا
... شاید شما هم منتظر شنیدن جدل و مرگ قهرمانانه هومان باشید اما باز میگویم چنان راحت مرد که قوش از شلیک گلوله میمیرد. بنگ و قوش که قبل از این بالهایش در اوج آسمان گشوده بود، چرخاچرخ فرو میافتد و تاپ، فقط کمی گرد و خاک موقع خوردنش به زمین و تمام. میگویم برایتان که دستم میلرزید وقتی برنو ...