نگاه دقیقتری به استاد انداخت، با یکی دو نفری گرم صحبت بود.
به گمانش رسید که از نزدیکان بیمار تازه عمل شدهاش هستند.
او با وقار همیشگی پاسخ تشکر آنها را داد و همراه یکی دو پزشک دیگر راه اتاقش را در پیش گرفت.
شبچراغ 2 (2 جلدی)
نگاه دقیقتری به استاد انداخت، با یکی دو نفری گرم صحبت بود.
به گمانش رسید که از نزدیکان بیمار تازه عمل شدهاش هستند.
او با وقار همیشگی پاسخ تشکر آنها را داد و همراه یکی دو پزشک دیگر راه اتاقش را در پیش گرفت.
گل و سکه و ماه 2 (3 جلدی)
سیمین گفته بود این کادیلاک، دیروز هم سر همین کوچه متوقف بوده و او حتی توانسته به طور اتفاقی خود آقا فرخ را از فاصله 45 متری ببیند! کنجکاوی غریزی وادارش کرد که سرکی از شیشه بالا کشیده اتومبیل به داخل بکشد که ناگهان صدای گریه بیتابی را از جلوی در خانه تشخیص داد.
گل و سکه و ماه 1 (3 جلدی)
سیمین گفته بود این کادیلاک، دیروز هم سر همین کوچه متوقف بوده و او حتی توانسته به طور اتفاقی خود آقا فرخ را از فاصله 45 متری ببیند! کنجکاوی غریزی وادارش کرد که سرکی از شیشه بالا کشیده اتومبیل به داخل بکشد که ناگهان صدای گریه بیتابی را از جلوی در خانه تشخیص داد.
شبچراغ 2 (2جلدی)
نگاه دقیقتری به استاد انداخت، با یکی دو نفری گرم صحبت بود.
به گمانش رسید که از نزدیکان بیمار تازه عمل شدهاش هستند.
او با وقار همیشگی پاسخ تشکر آنها را داد و همراه یکی دو پزشک دیگر راه اتاقش را در پیش گرفت.