رمان ایرانی

عابر من 1 عابر پیاده هستم

ما فکر می‌کنیم مادر دیگر نمی‌خواهد ما حرف بزنیم زیرا او به ما گفته است شما بچه‌ها خیلی قشنگ حرف می‌زنید.

حوض نقره
9789647961059
۱۳۹۳
۳۲ صفحه
۲۲۴ مشاهده
۰ نقل قول