ببر سوار در جزیره اگرچه دشمنان از شهر رفتهاند اما اوضاع دیگر مثل سابق نیست. کدخدا از روستا به قصر میرود تا اوضاع را سر و سامان بدهد. آرشام که از نیرنگ تازه ملکه گرگها بیمناک است با پیشنهاد خود شیرزاد را شگفتزده میکند. آنها در سفری دریایی و خطرناک به جزیره ماتاژ میروند تا دست به معاملهای بزرگ بزنند. از آنسو ماتاژهای زخم خورده و خشمگین فقط در پی یک چیز هستند، انتقام...