مجموعه داستان داخلی

معبد لاک‌پشت

دست‌شویی و حمام خانه ما همیشه تمیز بود، با ردیف عطرها و ادوکلن‌ها. با گلدان‌های کوچک و آینه و دستمال‌ها. احمقانه است، اما من این دو جای خانه را خیلی دوست دارم. مثل پاک‌کن‌ها، یا مثل اعداد فرد به‌خصوص هفده، مثل بستن چشم‌هام. وقتی کنارم بودی چشم‌هام را می‌بستم و کیف می‌کردم که نمی‌توانی داخل شوی. آن پشت ، معطل و لنگ در هوا می‌ماندی. تو نمی‌دانی ناصر اما من حتا کنار تو هم دنیای جادویی خودم را پشت پلک‌هایم داشتم و دارم. اتاقک مخصوصی هم دارم. هر چه دوست داشته باشم از آن تاریک‌روشنای بی‌انتها برمی‌دارم و به این اتاقک اختصاصی می‌برم. آن عکس نوزده‌سالگی‌ام که موهایم را روی شانه‌ها ریخته بودم و تو چون از لباس یقه‌باز من خوشت نمی‌آمد پاره‌اش کردی، یا آن کتاب سهراب که دوستی هدیه داده بود، یا آن مجسمه گلی، و چیزهای دیگر. گنجینه‌ای دارم مثل معبدهای قدیمی. هر چه را هم که نخواهم نگه دارم دست‌نخورده برمی‌گردانم.

چشمه
9786007405017
۱۳۹۳
۹۲ صفحه
۲۶۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های میترا معینی
آقای چنار با من ازدواج می‌کنی
آقای چنار با من ازدواج می‌کنی آقای چنار با من ازدواج می‌کنی؟ دومین مجموعه داستان میترا معینی، 9 داستان کوتاه دارد که با وسواس تراش خورده‌اند. با وجود هویت مستقل هر داستان، کل مجموعه آمیزه‌ای از حس مرگ، شگفتی زندگی و نبرد و رویارویی این دو است. نبردی که گوشه‌های دلاویز عشق و امید در آن روشن و سوک‌های ناچاری و تسلیم در آن تیره و ...
مشاهده تمام رمان های میترا معینی
مجموعه‌ها