هیچی نمیتونستم بگم. هنوز قلبم گرومپ گرومپ میکرد و دلم داشت از حلقم بالا میومد. کمی شونههام رو مالید. شنیدم که صدرا به شکوفه گفت برام آبقند بیاره... عجب شبی بود...
۴ رمان
There is more than one author with this name
sometimes known as Kate, has worked as a naturalist, writer, and freelance artist for the past 30 years, and was staff naturalist and contributing editor for Country Living magazine for 11 years. She is a contributing editor to the Artist’s Magazine and Watercolor Magic and has had a regular column in Personal Journaling magazine, where she wrote on a subject she feels passionately about -- realizing the importance of creativity ...
آبرنگ
عشق ممنوعه یعنی جنگ به خاطر احساس و تمامیت خودت، یعنی به دست آوردن چیزی که دوست داری و قلبت به داشتنش اصرار داره اونوقت از عشق شروع میشه و به عشق ختم میشه اما وقتی عشق ممنوعه نباشه تصاحب خواستهات زیاد دور از دسترس نیست، اونوقت نباید از چیزی جز اونچه متداوله مایه بزاری اون عشقی که گذشت و ...
پسکوچهها 2 (2 جلدی)
هیچی نمیتونستم بگم. هنوز قلبم گرومپ گرومپ میکرد و دلم داشت از حلقم بالا میومد. کمی شونههام رو مالید. شنیدم که صدرا به شکوفه گفت برام آبقند بیاره... عجب شبی بود...
چشمهای سیاوش
اونی که به تو گفته عشق یه احساس عرفانیه بهت دروغ کثیفی گفته ثنا، آتیش بزن کتابی که احساس و غریزه رو از هم جدا کرده...بوسه دروازه ورود به دنیای کثیفیه به اسم هوس...
بوسه گردباده ثنا...گردبادی که وقتی گذشت و رفت جز خرابی و ویرانی چیزی برات به جا نمیگذاره...و تازه تو رو به یاد از دست رفتههات میندازه، چیزهایی ...