مجموعه داستان خارجی

بیا برایت قصه‌ای بگویم

(Komm ich erzahl dir eine geschichte fischer taschenbuch)

«بیا برایت قصه‌ای بگویم» شامل روایت‌هایی داستانی و پر حکمت از نویسنده و روان درمانگر آرژانتینی خورخه بوکای است. داستان‌هایی نام آشنا که شاید برخی از آن‌ها را به روایتی دیگر هم شنیده‌باشیم. اما برداشت مدرن و روانکاوانه بوکای از داستان به قدری شگفت‌آور و حیرت‌زاست که خواننده را وادار به دوباره و چندباره‌خوانی داستان‌ها می‌نماید. بی‌تردید کسی که کتاب را به دست می‌گیرد و آن را تا آخر می‌خواند، در پایان خود را آدمی دگرگون شده‌تر خواهد یافت.

آرش برومند
نگاه
9789643518431
۱۳۹۳
۲۸۰ صفحه
۲۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
خورخه بوکای
صفحه نویسنده خورخه بوکای
۴ رمان Jorge Bucay is a gestalt psychotherapist, psychodramatist, and writer from Argentina. His books have sold more than 2 million copies around the world, and have been translated into more than seventeen languages.

He was born in a modest family. He started working at the age of thirteen. In the course of his life, he has worked as a traveling salesman selling socks, books and sports clothing, as well as an insurance agent, taxi driver, clown, warehouseman, educator, actor, doctor ...
دیگر رمان‌های خورخه بوکای
قصه‌هایی برای دمیان
قصه‌هایی برای دمیان فیل سیرک فرار نمی‌کنه چون از وقتی یه فیل خیلی خیلی کوچولو بوده، همیشه به یه همچین میخی بسته بودنش. چشمانم را بستم و بچه فیل تازه به دنیا آمده را در اسارت میخ چوبی تجسم کردم. مطمئنم که وقت‌هایی بچه فیل سعی خودش را کرده، زنجیر را کشیده و به خاطر این تلاش عرق‌ها ریخته تا خود را آزاد کند، اما ...
قصه‌هایی برای تفکر
قصه‌هایی برای تفکر می‌خواهم که به من گوش بسپاری بی‌‌آنکه قضاوتم کنی. می‌خواهم که با من حرف بزنی بی‌آنکه نصیحتم کنی. می‌خواهم که به من اعتماد کنی بی‌آنکه بر من سخت بگیری. می‌خواهم که یاریم کنی بی‌انکه سعی کنی به جای من تصمیم بگیری. می‌خواهم که مراقبم باشی بی‌آنکه بر من سلطه داشته باشی. می‌خواهم که نگاهم کنی بی‌آنکه نقشه‌ای برایم بکشی. می‌خواهم ...
نامه‌هایی برای کلودیا
نامه‌هایی برای کلودیا عصبانیت تو من را ناراحت می‌کند. بی‌حوصلگی تو مرا ناراحت می‌کند. خشم تو مرا ناراحت می‌کند. اما چیزی که بیشتر مرا ناراحت می‌کند سکوت توست. از مبارزه با غرور تو خسته می‌شوم، از تقه زدن بر این در که هر دو می‌خواهیم باز باشد، و هر دو آن را بسته نگه می‌داریم.
مشاهده تمام رمان های خورخه بوکای
مجموعه‌ها