مجموعه داستان داخلی

سارق چیزهای بی‌ارزش

رفتار و منش نویسنده در خارج از خانه کاملا عادی و دوستانه بود. هفته‌ای یک‌باز در باغ گیاه‌شناسی با همسایه‌ها و دوستان کم تعدادش خوش و بش می‌کرد. به علاوه، کمک‌های مالی او به «دنیای روشن» زبانزد همه بود. اما در کنار اینها، خصلتی شبهه‌انگیز نیز داشت: کسی را به عمارتش راه نمی‌داد. در طول سالیان، هیچ‌کس بخت این را نیافته بود که از پشت دیوارها صعب‌العبور خانه‌ی او خبری بیرون بیاورد. حتی ناشرها و دوستداران آثارش نیز تنها می‌توانستند خارج از عمارت، در باغ با او ملاقات داشته باشند. نویسنده‌ی عجیب شهر، احدی را به خلوتش راه نمی‌داد.

مرکز
9789642132386
۱۳۹۳
۱۱۲ صفحه
۳۰۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های پیام ناصر
بهت‌زدگی و داستان‌های دیگر
بهت‌زدگی و داستان‌های دیگر قدرت مسلم کاکاروس ماده‌ای که بی آنکه جلب توجه کند داشت‌قابلیت‌های مرا می‌سنجید .می‌بایست سنگ‌تمام می‌گذاشتم. سرمستانه پایکوبی‌ام را ادامه ‌دادم .سرم را برای آواز دومم چنان به سمت پهنای آسمان نشانه رفتم که کمرم تیرکشید.گویی که تمام خاک بیشه‌زار را روی پشتم حمل‌ می‌کردم....
قوها انعکاس فیل‌ها
قوها انعکاس فیل‌ها خود من تجربه مشابه این را داشتم. می‌دانستم شب زنده‌داری تک نفره چقدر می‌تواند کیف داشته باشد. از این نظر با او همدل بودم. شب‌هایی که بی‌دلیل از خواب بیدار می‌شوم دلم می‌خواهد از رختخواب بیرون بیایم و گشتی در خانه بزنم. روی مبل لم می‌دهم، سیگار می‌کشم، یا مدتی تلویزیون تماشا می‌کنم. یک‌بار به قدری سرگرم تماشای برنامه مستندی ...
مشاهده تمام رمان های پیام ناصر
مجموعه‌ها