رمان ایرانی

پریدن به روایت رنگ

می‌روم پشت در شیشه‌ای بالکن می‌ایستم و به کوچه نگاه می‌کنم. سیاهی مردمکم راه می‌رود توی بالکن یکی از همسایه‌هایی که سایه‌اش از یک طرف دیوار به آن‌طرفی که نمی‌بینم، لباس‌هایش را پهن می‌کند. بعد می‌رود توی خانه زنی که پشت پنجره نشسته و سیگاری دود می‌کند و بعد ناگهان صدایی حواسم را پرت می‌کند.

9789640485071
۱۳۹۳
۹۶ صفحه
۱۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های لیلا صادقی
داستان‌هایی برعکس
داستان‌هایی برعکس هر حرف الفبا به مثابه یک داستان مستقل، از خرده‌داستان‌هایی تشکیل شده که بواسطه لینک‌هایی به خرده‌داستان‌های دیگر وصل می‌شود، به طوری که خواننده نه تنها در خوانش متن و ایجاد ارتباط بین متن، موسیقی و عکس آزادی عمل دارد، بلکه به صورت فیزیکی با فشار دادن لینک‌ها، ادامه داستان را انتخاب می‌کند و به فعالیت خوانداری می‌پردازد.
آ
آ آ. شخصیت اصلی داستان، از خیابانی عبور می‌کرد که داستان زندگی‌اش نوشته شد از خلال زندگی کسانی که سر راهش ایستاده یا نشسته بودند. ناگهان همه آن آدم‌ها شخصیت اصلی داستان شدند و آ شد فرعی‌ترین شخصیتی که توی داستان نفس می‌کشید.
وقتم کن که بگذرم
وقتم کن که بگذرم
مشاهده تمام رمان های لیلا صادقی
مجموعه‌ها