«بگذارید بیپرده بگویم: ما در محاصره سازمانی از تحقیر، بیرحمی و کشتار هستیم که با تمام آنچه حکومت رایش سوم قادر به انجام آن بود رقابت میکند و از آن پیشی میگیرد. این سازمان، پایانی ندارد و با بازتولید خود، به صورتی مداوم خرگوشها، موشها، پرندگان و چهارپایانی را برای کشتن تولید و آماده میکند. بعد هم برای آنکه تمایزی قایل شود و هرگونه مقایسه را رد کند، مدعی میشود که تربلینکا از منظری مابعدالطبیعی سازمانی بود وقف مرگ و نیستی؛ اما صنعت گوشت تماما در خدمت زندگی است و زمانی که قربانیانش میمیرند هم، جنازه آنها را نمیسوزاند و خاکستر نمیکند؛ بلکه آنها را قطعهقطعه و منجمد میکند تا به سهولت در دسترس ما قرار گیرند. »