نکته مهم و قابل ذکر از تالیف این نمایشنامه این است که نمایشنامهنویس، هنگام بهرهگیری از منابع دینی، سعی و اهتمام خود را به استفاده از اشتراکات اعتقادی ادیان معطوف نموده است. لذا در طول داستان، هیچگاه مطلب یا گفتگویی که به اهانت یا بیاحترامی یا قیاسی که معنای برتری مذاهب بر یکدیگر منجر شده باشد، صورت نگرفته است. در صحنهای از نمایش، روزبه به دلیل سرزنش پدر، نزد موبد اعظم میرود تا شاید با نصایح او، از آیین جدیدش باز گردد؛ اما در گفتگویی که میان آنها صورت میگیرد، روزبه برای دفاع از آیین مسیح، نه تنها آیین نیاکانش را انکار نمیکند، بلکه به دفعات به تمجید از دادههای اهورای یکتا، و انسانی بودن فرامین اشوی مقدس لب به سخن میگشاید؛ به گونهای که موبد، او را بر اساس داده ارزشمند اشوی مقدس، در انتخاب آیین، آزاد میگذارد؛ آنجا که اشو میفرماید :«بهترین گفتهها را به گوش بشنوید، با اندیشه روشن بر آن بنگرید، سپس هر مرد و زن، آزادانه راه خود را برگزیند.» (گزیدهای از پیام اشو زرتشت) و سلمان است که با بینشی ژرف و اندیشهای روشن میشنود و میبیند و آنگاه با تامل و گذر از آیینهای مقدس و انسانی اشوی زرتشت و کیش پاک مسیحیت، به آغوش اسلام ناب و بارگاه خاتم پیامبران و سپس اعلی مرتبه اهلالبیت بار مییابد.