آهای رفیق، برادر، خواهر... با تو هستم. کجایی؟ به دنبال چه هستی، این همه خسته هستی، میخواهی چه کسی را محاکمه کنی؟ در انتظار چه حکمی حنجرهات را پاره میکنی؟ این همه افترا و تهمت برای چه؟ چرا اینقدر با خودت حرف میزنی؟ مورد ظلم واقع شدهای؟ حقت را میخواهی؟ دنیا به آخر رسیده؟ دیگر هیچ چیز برایت مهم نیست، دوغ و دوشاب یکی است؟ تو که برای دوست جان میدادی، سر میدادی اما شهادت دروغ نمیدادی. چشمهایت چشمهای زلال بود.