همان صحنه: دو سال بعد، پمبرتون و سربازهای اول و سوم در یونیفورمهای کثیف و نیز لباسهای غیر نظامی. جعبه مهمات، اسلحه و سایر تجهیزات روی زمین انباشته شدهاند. سرباز سوم به غذایی که روی آتش میپزد خیره مانده...
قرمز سیاه و نادان
ما درباره بچههایمان صحبت میکنیم قبل از این که آنها متولد شوند، قبل از این که شیوه بغل کردن آنها را یاد بگیریم، باردار میشویم پیش از آن که آنها خوابیدن و بیدار شدن را بیاموزند، رختخوابشان را پهن میکنیم و لباسهایشان را مرتب میکنیم...