رمان ایرانی

بوسه باد

همیشه هستند کسانی که رفتارشان خواسته یا ناآگاهانه با ما درست نیست ولی من امروز قدردان‌شان هستم! چون مرا در زندگی استوارتر کرده‌اند. زمان گذشت و ذات هر کس هویدا شد و برای من چهره آنانی که در سختی‌ها و مشکلات نه یاری‌ام کردند و نه بی‌تفاوت نشستند فراموش نمی‌کنم... چون تا توانستند برایم مشکل آفریدند! همان‌هایی که وقتی دیگر با تو کاری ندارند و یا برای‌شان منفعتی نداری حتی لحن کلام‌شان با تو تغییر می‌کند. همه را کنار گذاشتم ولی فراموش‌شان نکردم و صورتم را سپردم به دست باد برای یک نوازش، به امید یک بوسه هر چند سرد و بی‌روح اما تنها نصیب من از این سرسپردن سیلی سخت روزگار بود... و نه بوسه باد!

شادان
9786007368015
۱۳۹۳
۴۵۶ صفحه
۱۸۹ مشاهده
۰ نقل قول