دلم میخواست تا رفیعترین قله خورشید، سپیدترین جاده امید و عمیقترین لحظههای نیایش کوچ کنم و به جایی بروم که آسمانش آبی، شبهایش مهتابی و عشقش بیداری است. آنجا که دوستیها ابدی و زندگی پر معناست، جایی که روی گلبرگ سرخگونه دلم جای پای باران خالی باشد.