داستان راه شاهی حاصل سفری است که مالرو در سال 1923، همراه همسر خود و یکی از دوستانش بهمنظور تحقیقات باستانشناسی و بدست آوردن حجاریهایی از معابد قدیم کامبوج به خاور دور انجام داد. بخش اول داستان تقریبا گزارش روزبهروز این سفر و ملاقاتهای او با مقامات فرانسوی مستعمره و تهیه مقدمات سفر به جنگلهای کامبوج و کشف معابد قدیمی در اطراف راه شاهی و بدست آوردن حجاریهاست. اما محکومیت مالرو از سوی مقامات فرانسوی به سرقت سنگنگارهها موجب طول اقامت وی در هندوچین شد. مالرو پس از مدتی به پاریس بازگشت و مجددا به خاور دور سفر کرد. در این سفر دوم مالرو وارد مبارزه علنی با مقامات استعماری فرانسه شد و در شورشهای چین برای کسب آزادی شرکت کرد که حاصلش کتاب سرنوشت بشر برنده جایزه گنکور بود. در داستان راه شاهی، مالرو سرنوشت انسان را در رویارویی با مرگ و تقلایش برای رهایی از آن و جستن راهی برای غلبه بر آن بهنمایش درآورده است.