نمایش‌نامه

شهربندان و عادل‌ها

شهربندان به هیچ روی یک روایت دیگر از طاعون نیست.البته به طور کنایی این نام را به یکی از بازیگرانم داده‌ام .زیراکه او حاکم مطلق است. . .

نگاه
9789643513351
۱۳۹۳
۲۴۸ صفحه
۸۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
کالیگولا
کالیگولا شگفت‌آور است که امپراتوری رم با آن همه عظمت، با آن همه فرهنگ و تمدن، با بنیاد نهادن حکومت دمکراسی جهان، بارها خود را دست و پا بسته در اختیار خونخواران وحشی و دیوانه‌ای مانند نرون، کالیگولا - جوانی روان‌پریش، خودستا، بی‌رحم و آدمکش ـ و غیره گذاشته است. ولی کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنه‌هایی چند از ...
اسطوره سیزیف
اسطوره سیزیف سخن کامو، چه در بیگانه و چه در اسطوره سیزیف، این است که «پوچی در اصل، چیزی جز جدایی نیست و آن نه از وجود آدمی سرچشمه می‌گیرد و نه از جهان. پوچی زاده برخورد این دو با هم است.»
میهمان
میهمان کمی بعد، مدیر مدرسه در حالی که روبروی پنجره کلاس ایستاده بود، روشنایی زلالی را که تمامی سطح فلات را پوشانده بود تماشا می‌کرد. پشت سر او، روی تخته سیاه در میان رودهای پیچ در پیچ کشور فرانسه کلماتی با گچ نوشته شده و به طور نامرتب روی تخته پخش شده بود، او آنها را تازه دیده بود: تو، برادر ...
دادگسترها
دادگسترها گریه نکنید. نه، نه، گریه نکنید. خوب می‌‌دانید که امروز، روز تزکیه نفس و اثبات آن چه در راهش مبارزه می‌کنیم، فرا رسیده. در این ساعت چیزی ظهور می‌کند که شهادتی است از سوی ما برای بقیه سر به طغیان‌ها برداشته‌ها. «یانگ» دیگر یک جنایتکار نیست. صدایی وحشتناک. صدایی وحشتناک لازم بود تا او را به شادی دوران کودکی‌اش بازگرداند ...
دور از دیار و قلمرو
دور از دیار و قلمرو در ظلمت خشک و سرد شبانه، هزاران ستاره نمایان شدند و درخشش یخ‌زده‌شان بی‌‌درنگ از هم جدا شده و شروع کردند به طرز نامحسوسی لعزیدن به سوی افق. «ژانین» نمی‌توانست از تماشای این آتش‌های سرگردان چشم بردارد. همراه با آن‌ها می‌چرخید و همان چرخش بی‌حرکت، رفته ‌رفته او را با ژرف‌ترین نقطه ذاتش که اکنون سرما و هوس در آن در ...
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها