نمایش‌نامه

سلطان‌مار

کتاب‌نویسی سلطان مار فرق می‌کند و خودش به طور گوهری زبان صحنه‌ای است. این دنباله سنت کتابی حرف زدن بازیگر عامی در نمایش‌های تخت‌حوضی است و وقار شکننده و مضحکی که به شخصیت‌های تاریخی و قصه‌ای می‌دهد، و نیز شاعرانه‌ کم‌مایه و شیرینی که گه‌گاه به شخصیت‌ها و لحظه‌های احساساتی می‌بخشد. و دردناک خواهد بود اگر توسط خواننده یا بازیگر جدی خوانده یا بازی شود.

9789641940852
۱۳۹۳
۱۰۴ صفحه
۵۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
بهرام بیضایی
صفحه نویسنده بهرام بیضایی
۳۱ رمان (Bahram Beyzaei)
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
بهرام بیضایی در سال ...
دیگر رمان‌های بهرام بیضایی
ندبه
ندبه بهرام بیضایی (زاده 5 دی ماه 1317 در تهران) کارگردان سینما، تئاتر، نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی است. بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه‌نویسی در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان‌بندی و تهیه‌کنندگی را هم تجربه کرده است. وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است. چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریب کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران ...
سفر به شب
سفر به شب آبی آسمان با چند لکه ابر، آفتابی و درخشان، که در آن چند پرنده چرخ می‌زنند. تصویر پایین می‌آید و بر صحرا روستاییانی را نشان می‌دهد که در جشن عروسی سرگرم پایکوبی‌اند. روستا خود دورتر،‌ در زمینه، بر دامنه است. میان حلقه‌یی از کسانی که کف‌زنان بر شور آهنگ و ساز می‌افزایند، چند تنی دامن‌کشان چرخ می‌زنند؛ نقل‌پاشان بر سر ...
زمین
زمین بهرام بیضایی (زاده 5 دی ماه 1317 در تهران) کارگردان سینما، تئاتر، نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی است. بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه‌نویسی در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان‌بندی و تهیه‌کنندگی را هم تجربه کرده است. وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است. چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریب کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران ...
ضیافت و میراث
ضیافت و میراث نوکر: ارباب، هوار، ارباب! میان‌آقا: من که گفتم اینجا خبرهایی هست. بزرگ‌آقا: من که گفتم همه با هم باشیم. من تنهایی نمی‌تونم اینجا رو اداره کنم. میان‌آقا: درسته. اخوی اینو گفت. بزرگ‌آقا: نگفتم؟ کوچک‌آقا: من سر حرفم هستم! بزرگ‌آقا: تو هیچی ندیدی. کوچک‌آقا: برعکس؛ هر چی بیشتر نگاه کردم بیشتر مطمئن شدم که هیچ‌چیز نبوده.
طومار شیخ شرزین
طومار شیخ شرزین این طوماری است از شیخ شرزین دبیر، که در آن به خط خویش شمه‌ای از احوال خود را نگاشته، و سال‌ها پیش محض دادخوهی جهت صاحب‌دیوان مغفور فرستاده، و اخیرا هنگام ثبت ماترک صاحب‌دیوان خدای آمرز، میان چندین اوتاغ خریطه‌های طومار و بیاض مشتمل بر تظلم‌نامه‌ها و تقویم مالیات اصناف به دست آمده، و قابل آن است که اندکی از ...
مشاهده تمام رمان های بهرام بیضایی
مجموعه‌ها