پاتو: مورین عزیز. من پاتو دولی هستم و این نامه را از لندن برایت مینویسم. معذرت میخواهم که اینقدر طول کشید که برایت نامهای بنویسم اما حقیقت را بخواهی نمیدانستم که آیا تو علاقهای به دریافت نامه از طریق من داری یا نه. به هر حال تصمیم گرفتم این کار را بکنم و ببینم چه میشود. خیلی چیزها هست که میخواهم بگویم اما من نامهنویس خوبی نیستم. ولی سعی میکنم هر طور که میتوانم آنها را برایت بنویسم. خب مورین. خبر مهمی در این جا نیست غیر از این که چند روز پیش سر کار، یک کارگر اهل وکسفورد یک کپه آجر از روی داربست بر سرش افتاد و سرش را چهل تا بخیه زدند. واقعا بختش گفته بود که زنده ماند...